_من امید دارم.
-به چی؟
-به زندگی.
واقعا؟خب چه جوری؟
-خیلی سخت نیست...فقط یه کم انگیزه میخوام.
-کاش به منم یاد بدی.تقریبا فراموش کردم امید چه جور حسیه.
-تجربش نکردی تا بدونی چه حس شیرینیه.
-تو کردی؟
-تا حدودی
-چی باعت شد تجربش کنی؟
-تو!
_من؟!چرت نگو بابا من خودم منبع ناامیدیم!
-واسه من نه...
-منظورتو نمی فهمم
-منظوری ندارم!
-مگه میشه؟؟
-هیچی غیرممکن نیست!
-گنگ حرف می زنی
-از وضوح خسته شدم...این طوری بهتره
-اگه نفهمیدند؟
-مثل تو؟
-مثل من
-ساکت میشم
-یعنی جواب میده؟
-امیدوارم که بده...
-ولی من فهمیدم
-فهمیدن کافی نیست...باید بتونی لمسش کنی
-احساس رو؟
-نه هر احساسی.هر حسی که پاک باشه
-من لمسش میکنم
-چی رو؟
-یه احساس پاک
-خب چه جوریه؟
-لطیفه...وشکننده...امید داره
-فقط همین؟
-از من دوره
-صداش کن
-یعنی به حرفم گوش میده؟
-امیدوارم که بده!
-اگه نداد؟
-هیچی غیر ممکن نیست
-چه طوری باید اینکارو بکنم؟
-بخند!
-سخته!
اسونه...تو فقط بخند!
-واقعا نمی تونم
-بسه دیگه...فراریش دادی
-تو کمکم کن
-دستمو بگیر
-خب؟
-حالا بالاتو باز کن!
-من که بال ندارم...
-گفتم باز کن!
-عجیبه...
-بامن پرواز کن
-خیلی عجیبه!
-خودتو به باد بسپار
-غیرممکنه...من دارم پرواز می کنم!
-گفتم که هیچی غیر ممکن نیست!
-چه حس خوبی داره
-خوبه؟
--عالیه!چقدر دنیا ازاین جا قشنگه!
-دنیا همیشه قشنگه
-داریم میریم دنبال امید؟
-نه...اون داره میاد دنبال ما!
-من امید دارم!
-به چی؟
-به زندگی...به آینده...به خودم...به خدا...به همه چی!
-چه مزه ایه؟
-ملسه!
-دیدی گفتم اسونه؟
-آره...خیلی اسونه!
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت